مریم زنگنه: امروزه کمتر نوجوان و حتی جوان و میانسالی را میتوانی پیدا کنی که درباره جدیدترین امکانات گوشیهای هوشمند و تبلت و ماهواره و … اطلاعی نداشته باشد.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این فناوری به تک تک خانه ها راه پیدا کرده است. فناوری که هم میتواند آسیب رسان باشد و هم مفید .از قضا فرهنگ جامعه هم در کل توسط همین رسانه به سوی تحولاتی ناخواسته پیش میرود؛ تحولاتی که چند روز پیش نیز رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان درباره آن ابراز نگرانی کردند.
دکتر «فریدون کامران» جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت و گویی با روزنامه قدس در خصوص این تأثیر و تأثرات فرهنگی اجتماعی انجام داده است.

تأثیر رسانه هایی مثل ماهواره و یا اینترنت و شبکههای اجتماعی، در تحولات فرهنگی اجتماعی میتواند مثبت ویا منفی باشد. استفاده نادرست از هرکدام از این رسانه ها میتواند تبعات منفی در کلیت و ماهیت جامعه داشته باشد که به صورت خزنده و آرام کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. در این باره توضیح بفرمایید.
ابزارها پیشرفت میکنند، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، اما گاهی میبینیم برخی افراد حسرت گذشته را میخورند که در گذشته که فناوری نداشتیم، چه زندگی آرامی داشتیم. حتی دلشان میخواهد به گذشته برگردند، اما برگشت انسان به گذشته غیر ممکن است . چنین افرادی هرقدر در برابر تحولی که در ابزار و وسایل که هر روز متحول و جدید تر میشود مقاومت کنند، این مقاومت بیشتر مشکلساز میشود؛ بنابراین ما اگر در مقابل دگرگونی ابزار که مرتباً در اطراف ما به وجود میآید مقاومت کنیم هم برای خودمان و هم برای جامعه مشکل به وجود میآوریم.
نتیجه این میشود که برنامه ریزان فرهنگی و اقتصادی کشور وقتی نتوانند با این ابزار جدید ارتباط درستی پیدا کنند تا مدتی مجبور میشوند با اجبار و زور در برابر آن ایستادگی کنند و همین مسأله باعث میشود، جامعه در برابر آنها مقاومت کند و از دیگر سو وقتی مسؤولان یک جامعه مقاومت مردم را در مقابل خودشان میبینند ، احساس ضعف میکنند و بنابراین اعتبار و جایگاه خود را در جامعه از دست میدهند و این خطری است که کل جامعه را تهدید میکند.
همیشه همه چیز که به مسؤولان بر نمی گردد، خانواده ها هم نقش دارند.
شما ببینید که خانواده هم نمیتواند به فرزندش بگوید «بکن ، نکن». اگر بچه منطق را از والدینش نیاموزد که چرا این کار را نباید بکند و یا چرا باید انجام دهد، اگر منطق را نیاموزد امکان ندارد کاری را انجام دهد. پس آن پدر باید بیاموزد که در فرزندش انگیزه به وجود بیاورد. اما در نظر بگیرید که آنجا خانواده است و هرروز پدر و مادر با بچه هایشان سروکار دارند اما جامعه پیچیدگی بسیار زیادی دارد. اگر در جامعه بخواهد این سیستم عملی انجام شود دقیقا باید بداند که آن پدیده با چه متغیری در ارتباط است. وقتی آن متغییر را بداند و بشناسد آن را تغییر میدهد، در نتیجه کنش جامعه هم تغییر پیدا میکند، مثلاً ما نمی توانیم حجم فولاد را زیاد کنیم اما اگر دما به آن بدهیم با این متغیر حجمش زیاد میشود .
در جامعه هم اگر بخواهیم عملی را پیش بینی کنیم، باید جامعه را آزاد بگذاریم که از آن ابزار استفاده کند. بگوییم تو آزادی. اما روی متغیری کار کنیم که خود به خود آن فرد، استفاده درست از آن ابزار بکند. مثلاً در جامعه آمریکا وقتی میبینید بیش از ۵۰ درصد یک جامعه به یک فرد رأی میدهد و خودجوش به این سمت میروند به این دلیل است که روی این مساله که افراد به کدام سمت بروند سرمایه گذاری میشود و طوری برنامه ریزی میکنند که افراد خودجوش و با اختیار به سمتی گرایش پیدا میکنند، بدون اینکه بخواهند با چلوکباب رأی بگیرند.
برنامه ریزی اجتماعی امروزه در جامعه حرف اول را میزند و جامعه را با توجه به آن متغیر هایی که دارد هدایت میکند به سوی عملی که اصلا نمی خواهد انجام دهد. در جوامع امروزی کارهای مکانیکی و اجبار و زور و تحمیل نمی تواند عملی را بر مردم تحمیل کند . نمونه عینی آن هم این است که بیش از ۳۰ سال ما با بدترین شیوه با اعتیاد مبارزه کردیم، اما چرا معتاد بیشتر شد؟ برای اینکه شیوه غلط بوده است.
برای سلامت خانواده چقدر برخورد انجام شد که مثلاً برای خانمها تعیین میکردیم که روسری کجا باشد و یا نباشد، اما ببینیم که بعد از این همه برخوردهای سلبی چرا اکنون در جامعه روابط فرازناشویی به وجود آمده است؟
مثلا یک زمانی ویدئو ممنوع بود، اما جامعه مقاومت کرد و مسؤولان به این نتیجه رسیدند که از این ابزار استفاده کنند. ابزار که یک جسم بی روح و بی فکر و بی نظر است، اما این ما هستیم که با چگونه استفاده کردن از آن ابزار به آن جهت میدهیم .با کارد آشپزخانه هم میشود آشپزی کرد و هم میتوان آدم کشت.
باید آموزش بدهیم که استفاده از کارد چگونه است و میتوان با آن غذا درست کرد؛ حالا بیاییم بگوییم هر کسی کارد دستش باشد او را به زندان میاندازیم، آن جوان بیشتر تحریک میشود که آن کارد را دست بگیرد ببیند چیست. پس هیچ دولتی نمی تواند خودش را قیم ملت بداند و قیم مآبانه بگوید این کار را بکن و یا نکن.
اما من به یک مرحله قبل تر میروم. قبل از اینکه هر کدام از این فناوریهای رسانه ای فراگیر شود باید مسؤولان فرهنگی یک جامعه درباره آن فناوری و اینکه میتواند چه آسیبها و یا حتی چه استفادههای داشته باشد به مردم اطلاعات بدهند. این بهتر از این است که مردم خودشان بیایند و از این فناوری استفاده کنند، بدون اینکه از چگونگی کارکرد آن اطلاع داشته باشند.
ابزار ساخته میشود و مرتباً وارد کشور هایی میشود که این ابزار را ندارند، اما من میگویم وقتی ابزاری وارد یک جامعه میشود، فرهنگ خاصی هم همراه آن وارد این جامعه میشود، اما اگر ما بیاییم و اساساً مردم را نهی کنیم که از این ابزار استفاده نکن، این غلط است. نهی کردن باعث حریص تر کردن آنها میشود و این حرص باعث میشود که آنها از آن ابزار استفاده غلط داشته باشند.
ما باید به خوب و بد آن بپردازیم و آموزش دهیم که کدام خوب است و کدام بد است، اما این را که باید بگوید؟ خانواده. دولت بخش رسانهای را در اختیار دارد؛ روزنامه، رادیو و تلویزیون . چه اشکالی دارد، تلویزیون مرتباً متخصصان را دعوت کند که در خصوص استفاده درست از یک ابزار و یا خطراتی که این ابزار را برای مردم دارد با مردم صحبت کنند؟ اکنون میبینید که بچههای زیر ۱۲ سال هر کدام یک موبایل در اختیار دارند و تشعشات سرطان زا به او وارد میکنیم و اصلا نگران نیستیم. چرا؟ من برنامه ای را از یک شبکه فرانسوی میدیدم که میزگردی برگزار شده بود بین چند پزشک داخلی و مغز و اعصاب و متخصص کامپیوتر. متخصص کامپیوتر میگفت که اصلاً ثابت نشده است امواج موبایل برای مردم مضر است، اما متخصص مغز و اعصاب میگفت، چرا شما به مردم دروغ میگویید این ضرر ها ثابت شده است.
این یک جامعه پیشرفته است. موبایل را تولید میکند و از دیگر سو مضرات آن را به مردم گوشزد میکند و خانواده گوش میکند و به فرزندش نحوه استفاده از آن را آموزش میدهد. دولت نمی تواند در هر خانه یک مأمور بگذارد .
اما در کشور ما برعکس است. دولت مدام میگوید این کار را نکن این کار را بکن و خانواده کلا خودش را کنار کشیده است و چون به دلایل متعددی ناراحت هم هست واکنش منفی نشان میدهد و میگوید این کار را بکن! این روش غلط است. باید خوب و بد را به جامعه توسط رسانه ها نشان داد تا خود جامعه انتخاب کند.
خداوند هم به انسان اراده داده است. باید آنقدر جامعه مطلع باشد که درصد بالایی از جامعه هنجار ها را انتخاب کنند. انسانها زنبور عسل نیستند که بطور غریزی واکنش نشان دهند. انسان صاحب اراده است و حق انتخاب دارد و عقوبت آن را هم باید انتخاب کند.
به نظر میرسد، سلسله مراتب رعایت نمیشود. دولت از طریق ابزارهایی که در اختیار دارد باید به کل جامعه و بخصوص خانواده ها آموزش دهد و خانواده ها خودشان به فرزندانشان بیاموزند که چه درست و چه غلط است.
باز هم تاکید میکنم که شیوه اجبار جواب نمی دهد. اما ما میبینیم که در خانواده هم دوگانگی وجود دارد. دانش آموز آنچه از خانواده میآموزد با آنچه را که از معلم میآموزد، تفاوت دارد. این در حالی است که اگر بچه بین ارزشها سرگردان بماند از نظر روانی و اجتماعی آسیب میپذیرد و نتیجه این میشود که از ارزشها فرار میکند و برای جامعه مشکل ایجاد میکند.
باید تمام نهاد ها کار خودشان را انجام دهند .دولت باید در آن قسمتهایی که واقعاً وظیفهاش است وارد شود. مثلا دولت مدام درباره بحث حجاب و… به مردم امر و نهی میکند ، مدام در حال جمع آوری ریسورها و ماهوارههاست، اما میبینیم که در جامعه جدیدترین مدلهای لباس ها که با ارزشهای اسلامی ما سازگار نیست پشت ویترین است و یا اینکه سرتاسرخیابان پر از رسیور است، در حالی که استفاده از آن ممنوع است. این یعنی چه؟
اگر قرار است محدودیت ایجاد شود، چرا وارد کننده را محدود نمیکنند؟ فقط باید مردم را محدود کرد؟ جامعه هند که امروزه یکی از کشورهای در حال توسعه است، مدتها ریاضت کشیده است و درهایش بسته بوده است و اجازه واردات نداشتند.
در کشور ما مبتذل ترین کالا ها وارد میشود، اما به مردم میگوییم تو استفاده نکن. بعد با این واردات بازار داخلی را نابود میکنیم. مگر تولید کننده داخلی میتواند با تولید کننده خارجی رقابت کند؟ یک شرکت ایرانی میآید موبایل تولید میکند بعد آنقدر موبایل وارد میشود که آن بدبخت ورشکست میشود و برای همیشه نابود میشود. اینها همه تناقض است. از بین رفتن چنین شرکتهای داخلی هزاران عواقب منفی در جامعه دارد که بیکاری و در نتیجه جرم و جنایت یکی از آنهاست.
ما باید قدرت نه گفتن را به بچه ها بیاموزیم. فرزند ما باید تمرین کند که در برابر هر چیز مضر مقاومت و حتی مبارزه کند تا اگر عده ای خواستند، حتی او را مسخره کنند ترسو نباشد و با آنها مقابله کند. بچه ها باید نه گفتن را یاد بگیرند، حتی اگر ناسزا بشنوند.
- روزنامه قدس- دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳- شماره ۷۵۶۸